اینکه یک قارچ به عنوان کپک یا مخمر طبقهبندی شود، بر اساس ظاهر میکروسکوپی آن در بافت یا بر روی محیطهای کشت روتین (مرحله غیرجنسی) است.
از نظر میکروسکوپی، اگر ساختارهای هیفالی مشاهده شوند، قارچ به عنوان کپک نامیده میشود؛ اگر ساختارهای جوانهزنی تکسلولی مشاهده شوند، قارچ به عنوان مخمر نامیده میشود. در محیطهای کشت روتین، کپکها ظاهری "پفکی" یا پشمالو خواهند داشت و یک مخمر در مورفولوژی کلنی و قوام خود شبیه باکتریها خواهد بود. برخی از قارچهای پاتوژن ممکن است یا ساختارهای هیفالی یا ساختارهای شبیه مخمر تولید کنند، بسته به شرایطی که در آن رشد میکنند. چنین قارچهایی به عنوان قارچهای دیمورفیک نامیده میشوند (فصلهای ۴۵ و ۴۶).
در این فصل، سه نماینده مهم از قارچهای مخمر مورد بحث قرار میگیرند: کریپتوکوکوس نئوفورمانس، کریپتوکوکوس گاتی، مالاسزیا پاشیدرمتیس و کاندیدا آلبیکنس.
کریپتوکوکوس نیوفورمانز و کریپتوکوکوس گاتیی
حداقل ۱۹ گونه مخمر کپسوله شده در جنس کریپتوکوکوس وجود دارد. بیشتر عفونتها ناشی از کریپتوکوکوس نئوفورمانس و کریپتوکوکوس گاتیی (که قبلاً C. neoformans var. gattii نامیده میشد) است که اکنون به عنوان گونههای متمایز اما مرتبط شناخته میشوند و بخشی از مجموعه گونههای پاتوژنیک کریپتوکوکوس هستند. به همین دلیل، فقط C. neoformans و C. gattii در اینجا مورد بررسی قرار خواهند گرفت.
کریپتوکوکوز معمولاً با ضایعات زخمدار که غشاهای مخاطی دستگاه تنفسی فوقانی (شامل سینوسهای بینی)، سیستم عصبی مرکزی (مننژها) و چشم (کوریورتینیت) را تحت تأثیر قرار میدهد، مرتبط است و در بسیاری از گونههای دامپزشکی از جمله گربهسانان (حیوان خانگی که بیشتر تحت تأثیر قرار میگیرد)، سگسانان، اسبسانان، شترسانان، نشخوارکنندگان، فررتها، پرندگان و کیسهداران گزارش شده است. معمولاً گزارش میشود که این بیماری شایعترین میکوز سیستمیک در گربهها است، هرچند در نظر نویسندگان...
نظر که به جغرافیا وابسته است. با این حال، شیوع در گربهها هشت برابر سگها است. این یک علت نادر ماستیت در دامها است و در موارد نادر، با بیماریهای رودهای، اندومتریت و سقط جنین در اسبها مرتبط بوده است. با این حال، این مخمر پتانسیل تأثیرگذاری بر تمام حیوانات، از جمله انسانها را دارد. این یک پاتوژن فرصتطلب در بیماران انسانی، به ویژه افراد دارای نقص ایمنی، در سرتاسر جهان است. در تمام گونهها، تمایل به درگیر شدن سیستم عصبی مرکزی وجود دارد.
ویژگیهای توصیفی
مورفولوژی
C. neoformans و C. gattii قارچهای بازیدیومیکتوس، دیمرفیک هستند که بهصورت مخمرهای جوانهزنی در محیط، در میزبان آلوده و در محیطهای کشت رشد میکنند، اما در طول تولید مثل (یا جفتگیری بین سلولها یا تکجنسی) به یک مونوکاریون یا دیکاریون رشتهای تبدیل میشوند. سلولهای کروی (قطر 2-20 mum2-20 \mu \mathrm{~m} ) جوانههای تکی (معمولی) با ساقههای باریک (جوانهزنی با پایه باریک) تولید میکنند و توسط کپسولهای پلیساکاریدی احاطه شدهاند (شکل 43.1). کپسول - که اغلب بسیار ضخیم است - ویژگی این قارچ است.
محصولات سلولی با علاقه پزشکی
کپسول
کپسول پلیساکاریدی که عمدتاً از گلوکورونوکسیلومانان (GXM) تشکیل شده است، یک عامل virulence اصلی است زیرا بسیاری از اثرات مضر بر پاسخ ایمنی میزبان را میانجیگری میکند. این اثرات مضر شامل، اما محدود به موارد زیر نیست: جلوگیری از فاگوسیتوز مؤثر وابسته به آنتیبادی، تحریک لنفوسیتهای T-تنظیمی (که قبلاً به عنوان سرکوبگر شناخته میشدند)، مهار مهاجرت لکوسیتها، تغییر در تولید سیتوکین، مسدود کردن
شکل 43.1 آمادهسازی آسپیراسیون با سوزن نازک از یک ضایعه بینی در یک گربه مبتلا به کریپتوکوکوز. به کپسولهای مشخص و بدون رنگ که در اطراف مخمر رنگآمیزی شده به رنگ آبی قرار دارند، توجه کنید. منبع: رنگآمیزی اصلاح شده وایت، 1000×.
مولکولهای همتحریکی و محدودیت فعالسازی مکمل به مسیر جایگزین. اندازه کپسول بهطور قابل توجهی تحت تأثیر محیط قرار میگیرد.
ملانین
ملانین (که از فنولها توسط فنولاکسیداز از طریق مسیر لاکاز تولید میشود) یک عامل virulence قوی و آنتیاکسیدان (جمعآورنده رادیکالهای آزاد) است و بنابراین سمّیت رادیکالهای هیدروکسی، سوپر اکسیدها و رادیکالهای اکسیژن سینگلت موجود در فاگولیوزوزوم را کاهش میدهد. ملانین همچنین تحمل دما را فراهم میکند و از ارگانیسم در برابر تخریب آنزیمی، تابش و فلزات سنگین محافظت میکند در حالی که اجازه میدهد مواد مغذی جذب شوند؛ بستهبندی دانههای ملانین در دیواره سلولی به جلوگیری از ورود ترکیبات ضدقارچی کمک میکند.
فسفولیپاز
فسفولیپاز برای بقا در ماکروفاژها اهمیت دارد و برای گسترش سیستمیک مخمر از دستگاه تنفسی به سیستم عصبی مرکزی مورد نیاز است. اعتقاد بر این است که فسفولیپاز در فرآیند تخریب غشاء در میزبان نقش دارد.
اسیدهای سیالیک
اسیدهای سیالیک موجود در دیواره سلولی پروتئینهای مکمل را به سمت مسیر تخریبی هدایت میکنند، به جای اینکه قطعات اوپسونیزه مؤثر و آنافیلوتوکسینها را تولید کنند.
ویژگیهای رشد
کریپتوکوکوس spp. در محیطهای آزمایشگاهی معمولی در دماهای اتاق یا در 30^(@)C30^{\circ} \mathrm{C} رشد میکند. کپسوله شدن در بهترین حالت است در
رسانههایی مانند آگار شکلاتی که در دمای 37^(@)C37^{\circ} \mathrm{C} انکوبه شدهاند. رشد کلنی ممکن است در عرض دو روز قابل مشاهده باشد. کلنیها محدب، سفید مایل به خاکستری تا سفید و موکوسی هستند و میتوانند به قطر چند میلیمتر برسند.
واکنشهای بیوشیمیایی
C. neoformans و C. gattii در استفاده از نیتروژن و کربن به طور قابل توجهی متفاوت هستند. این تفاوتها به تمایز گونهها کمک میکند. C. neoformans از کراتینین به عنوان منبع نیتروژن استفاده میکند و C. gattii به طور مؤثرتری از دیگلیسین و سایر اسیدهای دیکربوکسیلیک به عنوان منابع کربن استفاده میکند. هر دو گونه ملانین رنگدانه تولید میکنند که یک عامل بیماریزایی است، در محیطهای حاوی ترکیبات دیفنولی و پلیفنولی.
مقاومت
غلظتهای سیکلوهکسیمید که در برخی از محیطهای جداسازی قارچی یافت میشوند، C. neoformans را مهار میکنند. تکثیر بالای 40^(@)C40^{\circ} \mathrm{C} متوقف میشود. محیطهای بسیار قلیایی عامل را میکشند.
متغیر بودن
پنج نوع آنتیژنی (A، B، C، D و AD) بر اساس ترکیب آنتیژنی پلیساکاریدهای کپسولی توصیف شدهاند. روشهای تایپ مولکولی منجر به تقسیمبندی اضافی به هشت نوع مولکولی اصلی شده است: چهار نوع در C. neoformans و چهار نوع در C. gattii. سروتیپهای مبتنی بر مولکول C. neoformans شامل VNI، VNII (سروتیپ A)؛ VNIII (سروتیپ AD)؛ و VNIV (سروتیپ D) هستند. سروتیپهای مبتنی بر مولکول C. gattii شامل VGI، VGII، VGIII و VGIV (سروتیپهای B و C) هستند. هر گونه و نوع مولکولی تفاوتهایی در پاتوژنیسیته، ارائه بالینی، اپیدمیولوژی و حساسیت به دارو نشان میدهد.
اکولوژی
مخزن
C. neoformans در گرد و غبار سطحی و خاک و مواد گیاهی در حال تجزیه زندگی میکند، به ویژه در حفرههای برخی درختان. در خاک، این قارچ با میکروبیوتای ساکن رقابت خوبی ندارد. در فضولات خشک پرندگان (به ویژه کبوتر) که غنی از کراتینین است و سایر میکروارگانیسمها را مهار میکند، قارچ به غلظتهای بالایی میرسد و بیش از یک سال در اندازههای کپسولی و سلولی بسیار کاهش یافته زنده میماند.
C. gattii عمدتاً در ارتباط با چوب در حال تجزیه گروه درختان اکالیپتوس قرمز و در پوست درختان بلوط گاری، افرا، سرو و کاج زندگی میکند. همچنین در آب دریا، هوا و خاک نیز یافت شده است.
انتقال
مسیر عفونت معمولاً تنفسی است و به ندرت از طریق پوست منتقل میشود. کریپتوکوکوزیس غیرقابل انتقال است.
پاتوژنز
در محیطی که رطوبت و مواد مغذی فراوان است، گونههای کریپتوکوکوس ماده کپسولی کمی تولید میکنند. در شرایط خشک، کپسول فرو میریزد و مخمر را از کم آبی محافظت میکند. در هر دو حالت، اندازه (تقریباً 3mum3 \mu \mathrm{~m} ) به اندازهای کوچک است که بتواند به آلوئولهای ریه برسد. در غلظتهای فیزیولوژیکی بی کربنات، CO_(2)\mathrm{CO}_{2} و آهن آزاد، یک کپسول تولید میشود. کپسول کریپتوکوکی یک فعالکننده بسیار کارآمد از مسیر مکمل جایگزین است که منجر به رسوب C3b بر روی سطح آن میشود. اگرچه بهصورت اوپسونیزه شده است، حتی در حضور آنتیبادی ضد کپسولی، مخمر بهخوبی فاگوسیتوز نمیشود، زیرا اجزای کپسولی اتصال IgG را از طریق تداخل در تعامل بین بخش Fc آنتیبادیهای متصل و گیرندهها بر روی فاگوسیتهای میزبان مسدود میکنند. پلیساکارید کپسولی مشارکت لنفوسیتهای T تنظیمی (که قبلاً بهعنوان لنفوسیتهای T سرکوبگر شناخته میشدند) را افزایش میدهد و پردازش آنتیژن را کاهش میدهد که منجر به پاسخ ضعیف آنتیبادی میشود. پلیساکارید کپسولی همچنین اثرات شیمیوتاکتیک آنفیلاکتوکسینهای C3a و C5a تولید شده توسط فعالسازی مسیر مکمل جایگزین را کاهش میدهد. در صورت وقوع فاگوسیتوز، ملانین و مانیتول تولید شده توسط مخمر رادیکالهای آزاد را جمعآوری کرده و محیط خصمانه درون فاگولیوزوم را با غیرفعال کردن سوپر اکسیدها، هیدروکسیل و رادیکالهای اکسیژن سینگلت کاهش میدهند. علاوه بر این، فسفولیپاز تولید میشود که توانایی سلولهای فاگوسیتیک را برای حذف قارچ بیشتر کاهش میدهد. بنابراین، پاسخهای التهابی حداقل است و کریپتوکوکها به تودههای بزرگ اشغالکننده فضا به نام "میکسوماتوز" رشد میکنند که شامل لجن ژلاتینی کپسولی مشخص، سلولهای مخمری و چند سلول التهابی است. در نهایت، این تودهها هیستوسیتها را به دست میآورند، از جمله ماکروفاژهای اپیتلیوئید و چند هستهای.
توسعه ضایعات ریوی نامنظم است. عفونتها اغلب در سیستم عصبی مرکزی متمرکز میشوند (شاید به دلیل غلظتهای پایینتر مکملها در سیستم عصبی مرکزی (CNS) و غلظتهای بالای کاتکولها، یک زیرماده برای فنولاکسیداز، آنزیمی که مخمر برای تولید ملانین از آن استفاده میکند) پس از انتشار از ریهها و با علائم عصبی بروز میکنند. درگیری چشم، که منجر به کوریورتینیت و کوری میشود، نسبتاً شایع است.
الگوهای بیماری
گربهها و سگها
گربهها و سگها بیشتر تحت تأثیر بالینی قرار میگیرند، به طوری که گربهها هشت برابر بیشتر از سگها به عفونت مبتلا میشوند
شکل 43.2 گربه جامعه گرفتار با ضایعه بزرگ و پیشرفته صورت به دلیل کریپتوکوکوز. به ظاهر درخشان و ژلاتینی خاص ضایعه توجه کنید. منبع: این تصویر با اجازه از استین و پوهلمن، خلاصه بالینی (2020) بازنشر شده است.
سگها. علائم شامل ضایعات مزمن و زخمدار غشای مخاطی در بینی، دهان، حلق و سینوسها یا تودههای بینی میکسوماتوز است (شکل 43.3).
درگیری سیستم عصبی مرکزی و چشمی شایع است. ضایعات بیماری منتشر که پوست را درگیر میکند
شکل 43.3 گربه جامعه گرفتار با ضایعه بزرگ و پیشرفته صورت به دلیل کریپتوکوکوز. منبع: این تصویر با اجازه از Steen و Pohlman، Clinician’s Brief (2020) بازنشر شده است.
بافت زیرپوستی، غدد لنفاوی، کلیه، طحال، کبد، غدد فوق کلیوی و تیروئید، دستگاه گوارش و دیگران گزارش شدهاند. عفونت در سگها کمتر از گربهها شایع است. عفونت در گربهها معمولاً بین سه تا هفت سالگی مشاهده میشود. در ایالات متحده، بیشتر سگها به C. neoformans آلوده هستند. برعکس، بیشتر گربهها به C. gattii آلوده هستند، بهویژه در کالیفرنیا که بیماری شایع است.
گاوها
گاوها معمولاً در حین تجویز داروهای آلوده داخل پستانی به عفونت کریپتوکوکوز مبتلا میشوند که منجر به ماستیت کریپتوکوکی در گاوها میشود. ورم شدید، سفت شدن غده و تغییرات تدریجی در ترشحات مشاهده میشود. تخریب اپیتلیوم شیری به شدت گسترده است. چندین غده ممکن است به طور غیرقابل برگشتی آسیب ببینند. این بیماری به ندرت فراتر از غدد لنفاوی منطقهای پیشرفت میکند.
گوسفند و بز
کریپتوکوکوزیس در گوسفند و بز شایع نیست.
اسبها
C. neoformans باعث مننژیت، گرانولومهای بینی و گاهی رینیت و ذاتالریه گرانولوماتوز در اسبها میشود. در موارد نادر، با بیماریهای رودهای، اندومتریت و سقط جنین مرتبط بوده است.
کریپتوکوکوز در بسیاری از گونههای دیگر گزارش شده است و مشکوک است که میتواند تمام پستانداران و برخی پرندگان را آلوده کند.
اپیدمیولوژی
کریپتوکوکوس احتمالاً میتواند بر هر پستانداری تأثیر بگذارد. وقوع آن پراکنده و جهانی است. پرندگان، به ویژه کبوترها، اغلب عامل را در محتوای رودهای خود حمل میکنند و به مخزن آن کمک میکنند (به بالا مراجعه کنید). آنها به ندرت به طور بالینی تحت تأثیر قرار میگیرند و در این صورت عمدتاً بر روی سطوح مخاطی.
در انسانها، عفونت CC . نئوفورمانس بیشتر با سرکوب سیستم ایمنی (پیوند اعضا، بیماری هاجکین، بارداری، سندرم نقص ایمنی اکتسابی [ایدز]، بدخیمی) یا قرارگیری شدید مرتبط است. تلاشها برای ارتباط عفونتهای حیوانی با شرایط مشابه، حدس و گمان بوده است.
برعکس، عفونتهای C. gattii میتوانند میزبانهای ایمنکامل را آلوده کنند. در این بیماران انسانی، بیماری اغلب با کریپتوکوکومهای ریوی یا داخلجمجمهای (لشکرکهای تودهای) مشخص میشود.
جنبههای ایمنیشناسی
سرکوب ایمنی یک عامل مستعدکننده است. با این حال، C. gattii به عنوان یک عامل عفونی در میزبانهای ایمنکامل شناخته شده است.
پلیساکاریدهای کپسولی باعث فلج ایمنی، کاهش مکمل و پوشش آنتیبادی میشوند.
پدیدههای همورال و سلولی (زیرمجموعه TH1 که منجر به فعالسازی ماکروفاژها میشود) به وضوح در دفاع در برابر عفونت کریپتوکوکال نقش دارند. ماکروفاژها در دفع عامل بیماری شرکت میکنند. شواهدی وجود دارد که لنفوسیتهای T (CD4 و CD8) و همچنین سلولهای کشنده طبیعی بهطور مستقیم C. neoformans را میکشند یا مهار میکنند.
نتایج ایمنسازی تجربی نامشخص بوده است. هیچ واکسنی در دسترس نیست.
کریپتوکوکوزیس در گربههای مبتلا به عفونتهای رتروویروسی (مانند ویروس نقص ایمنی گربه [FIV] و ویروس لوسمی گربه [FeLV]) شایعتر نیست، در حالی که در بیماران انسانی مبتلا به ویروس نقص ایمنی انسانی (HIV) بسیار شایعتر است. گربههای مثبت FIV یا FeLV ممکن است به درمان ضد قارچی مناسب پاسخ دهند یا ندهند؛ بیماران انسانی مثبت HIV اگر هم پاسخ دهند، پاسخ ضعیفی دارند.
تشخیص آزمایشگاهی
معاینه مستقیم
در محیط بالینی، تهیههای سیتولوژیکی رنگآمیزی شده با رنگهای نوع رمانوفسکی (رنگآمیزی وایت و گیمسا) به طور مکرر برای تشخیص عفونت گونههای کریپتوکوکوس از طریق مشاهده کپسول کمرنگ آبی/بنفش یا شفاف که در اطراف مخمر رنگآمیزی شده به رنگ آبی قرار دارد، استفاده میشود (به شکل ۴۳.۱ مراجعه کنید). جوانهزنی باریکپایه مشخص ممکن است شناسایی شود اما برای تشخیص کریپتوکوکوزیس ضروری نیست. برای افزایش مشاهده، مقدار کمی رسوب از ترشحات، شستشوی نای و برونشها و مایعات مغزی-نخاعی نیز میتواند با مقدار مساوی جوهر هندی روی یک لام مخلوط شود؛ یک لام پوششی روی آن قرار داده میشود و نمونه زیر میکروسکوپ مشاهده میشود. با این حال، رنگآمیزی با جوهر هندی معمولاً لازم نیست. ارگانیسمهای کپسوله به صورت لکیهای دایرهای روشن در یک میدان تاریک ظاهر میشوند، با سلولهای مخمر در مرکز آنها. سلولهای مخمر با یا بدون سلولهای جوانهزنی قابل مشاهده هستند. در برشهای پردازش شده با روشهای بافتشناسی معمول، با رنگآمیزی هماتوکسیلین و ائوزین (HE) ارگانیسم به صورت یک بدن مخمر گرد تا بیضی درون یک کپسول شفاف (رنگنشده) که سلولهای مخمر را از اجزای بافت یا از یکدیگر جدا میکند، ظاهر میشود. رنگآمیزیهای قارچی - به عنوان مثال، اسید پریودیک شیف (PAS) و نقره متنامین گوموری (GMS) - دیواره سلولی را مشخص میکنند اما کپسول را که با موکیکارمین رنگپذیر است، مشخص نمیکنند.
فرهنگ
رسانههای جداسازی قارچی مانند آگار دکستروز سابورود، که در دمای ۲۵ درجه سانتیگراد یا 30^(@)C30^{\circ} \mathrm{C} و در 37^(@)C37^{\circ} \mathrm{C} انکوبه میشوند، زمانی که تشخیصهای افتراقی شامل عوامل قارچی باشد، توصیه میشوند.
برای کاهش رشد باکتریها، میتوان آنتیبیوتیکها را اضافه کرد. کلنیهای سفید و خامهای مشخص ممکن است ۲-۱۰ روز برای رشد نیاز داشته باشند، اگرچه 2-32-3 روز معمول است. گزارش شده است که C. gattii بیشتر از C. neoformans موکویید است، اما این ویژگی نباید برای تمایز دو گونه استفاده شود. گونههای Cryptococcus بر اساس مورفولوژی مخمر کپسوله میکروسکوپی شناسایی میشوند. بررسی یک لایه مرطوب جوهر هند ممکن است به شناسایی کمک کند. کیتهای آزمایش تجاری نیز در دسترس هستند.
تمایز بین C. gattii و C. neoformans از طریق کشت بر روی آگار کاناوانین-گلیسین-بروتیمول بلو (CBG) انجام میشود. رشد یک کلنی آبی درخشان نشاندهنده C. gattii است. C. neoformans در این محیط رشد نمیکند. محیطهای انتخابی که شامل داروهای ضدباکتری و ضدقارچ، کراتینین و دیفنل هستند برای نمونهبرداری محیطی استفاده میشوند.
برخی از سگها و گربههای طبیعی تعداد کمی از گونههای کریپتوکوکوس را در حفرههای بینی خود نگهداری میکنند. بنابراین، باید در تفسیر نتایج کشت از نمونههای بهدستآمده از این محل احتیاط کرد. بررسی اسمیرهای مستقیم (تعداد مخمرها در اسمیرهای حیوانات بالینی طبیعی به حدی کم است که قابل مشاهده نیست) و/یا تجزیه و تحلیل سرم برای آنتیژن کپسولی به عنوان مکملی مفید برای کشت است. آنتیژن کپسولی در سرم سگهای طبیعی قابل شناسایی نیست، صرفنظر از اینکه آیا آنها گونههای کریپتوکوکوس را در مجاری بینی خود نگهداری میکنند یا خیر.
سرولوژی و تشخیص مولکولی
نمایش آنتیژن کپسولی پلیساکارید کريپتوکوکوس از طریق آگلوتیناسیون لاتکس بهطور گستردهای در دسترس است و با استفاده از سرم، ادرار یا مایع مغزی-نخاعی (CSF) انجام میشود. آگلوتیناسیون لاتکس برای شناسایی آنتیژن C. neoformans و C. gattii حساس و خاص است. با این حال، یک نتیجه منفی بهطور کامل عفونت کريپتوکوکوس را رد نمیکند زیرا حساسیت آن 100%100 \% نیست. آزمایشهای الایزا (ELISA) نیز بهراحتی در دسترس هستند. آنها نیز به سرم یا CSF نیاز دارند.
واکنش زنجیرهای پلیمراز (PCR) در زمان واقعی توسط برخی آزمایشگاهها ارائه میشود. با این حال، آزمایشها بسیار حساس هستند و یک نتیجه مثبت ممکن است نشاندهنده بیماری نباشد. یک نتیجه مثبت PCR باید با بیماری بالینی متناسب با کریپتوکوکوز حمایت شود.
آنتی بادی به طور نامنظم قابل شناسایی است به دلیل عمل "اسفنجی" آنتی ژن های کپسولی در حال گردش. وجود آن (که توسط آزمایشات آنتی بادی فلورسانس غیرمستقیم یا توسط ذرات لاتکس پوشش داده شده با پلی ساکارید کپسولی نشان داده می شود) نشانه ای مطلوب از کاهش سطح آنتی ژن ها است.
بهتازگی یک تکنیک چندمنظوره طیفسنجی جرمی به نام MALDI-TOF در آزمایشگاههای تشخیصی برای شناسایی کریپتوکوکوس آغاز به کار کرده است
spp. MALDI-TOF به معنای یونیزاسیون لیزری با کمک ماتریس - زمان پرواز است.
درمان و کنترل
گربهها
داروی ضد قارچ اولیه انتخابی فلکونازول است. در صورت عدم پاسخ، که اغلب در C. gattii رخ میدهد، ایتراکونازول یا کتوکونازول (اگرچه استفاده از آن در گربهها بحثبرانگیز است) ممکن است به بهبودی منجر شود. آنزیمهای کبدی باید هنگام درمان با آزولها تحت نظر قرار گیرند. آمفوتریسین B نیز ممکن است به تنهایی یا در درمان ترکیبی در موارد شدید منتشر شده استفاده شود. گاهی اوقات در ترکیب با 5-فلوسیتوزین یا فلکونازول استفاده میشود.
سگها
درمان اولیه توصیه شده، درمان ترکیبی با فلوکونازول یا آمفوتریسین B پیچیده شده با لیپید به همراه دئوکسی کولات است. درمان طولانیمدت با ترابینافین نیز موفقیتآمیز بوده است.
اسب
درمان چندوجهی ممکن است لازم باشد. درمان چندوجهی موفق شامل فلوکونازول، دیهیدرویدید اتیلندیآمین آلی، آمفوتریسین B و فرمالین به همراه کاهش جراحی توده بوده است.
درمان باید تا زمانی که علائم بالینی برطرف شوند و آنتیژن از سرم و مایع مغزی-نخاعی ناپدید شود، ادامه یابد. این معمولاً بین ۲ تا ۱۲ ماه طول میکشد اما گزارش شده است که ممکن است بیشتر طول بکشد.
سطوح آلوده (آشیانه کبوتر، زیرشیروانی) میتوانند قبل از پاکسازی فیزیکی با محلول آهک (۱ پوند آهک هیدراته/۳ گالن آب) ضدعفونی شوند. خاک برداشته شده در ظروف قرار داده شده و با پودر آهک هیدراته پوشانده میشود، که میتوان از آن بر روی کفها و تیرکهای نمایان نیز استفاده کرد. در حین عملیات، ماسکها پوشیده میشوند.
مالاسزیا پکیدرماتیس
مالاسزیا spp. در تعداد کم در فلور طبیعی پوست در حیوانات وجود دارند. با این حال، آنها ارگانیسمهای فرصتطلب هستند و با رشد بیش از حد، معمولاً با بیماری مرتبط هستند و از پوست و کانالهای گوش خارجی سگها، گربهها، نشخوارکنندگان و اسبها، در میان دیگران، جدا شدهاند. گونههای متعددی از مالاسزیا وجود دارد که بیشتر آنها وابسته به لیپید هستند. با این حال، M. pachydermatis (که در کشت وابسته به لیپید نیست) شامل اکثریت قریب به اتفاق جداسازیها از سگها و گربهها است و بنابراین تمرکز این بحث خواهد بود. با این حال، گونهسازی این ارگانیسم به طور روتین در عمل بالینی انجام نمیشود.
ویژگیهای توصیفی
مورفولوژی و ترکیب
M. pachydermatis یک مخمر جوانهزن بیضی شکل است ( 2mum2 \mu \mathrm{~m} توسط 5mum5 \mu \mathrm{~m} ). در اسمیرهای مستقیم (و از کلنیهای بهدستآمده از کشت)، یک جوانه منفرد متصل به یک پایه عریض (0.9-1.1 mum)(0.9-1.1 \mu \mathrm{~m}) مشاهده میشود (شکل 43.2). فیلامنتها معمولاً مشاهده نمیشوند، صرفنظر از شرایط کشت. دیواره سلولی از گلیکوپروتئینها ( 75-80%75-80 \% )، لیپیدها ( 15-20%15-20 \% ) و کیتین (1-2%) تشکیل شده است.
ویژگیهای رشد
اگرچه M. pachydermatis برای رشد به لیپیدها نیاز ندارد، اما لیپوفیلیک است و رشد آن زمانی که لیپیدها به محیط اضافه شوند، بهبود مییابد. بیشتر سویههای M. pachydermatis بر روی صفحات آگار خون رشد میکنند، اگرچه کلونیها بسیار کوچک خواهند بود ( < 1mm<1 \mathrm{~mm} در قطر، و گاهی فقط یک رنگ "سبز" در سطح صفحه دیده خواهد شد) پس از چند روز انکوباسیون (دمای بهینه 37^(@)C37^{\circ} \mathrm{C} است، اگرچه در دماهای بین 25 تا 41^(@)C41^{\circ} \mathrm{C} نیز رشد میکند). مخمر در یک جوّ هوازی یا میکروآئروفیلیک رشد خواهد کرد (در شرایط بیهوازی به خوبی رشد نمیکند).
واکنشهای بیوشیمیایی
M. pachydermatis کربن گلوکز و D-mannitol را جذب میکند، اما کربوهیدراتها را تخمیر نمیکند. هیدرولیز اوره به نوع سویه بستگی دارد. با این حال، سویههای M. pachydermatis آنزیمهایی مانند پروتئیناز، کندرویتین سولفاتاز، هیالورونیداز و فسفولیپاز تولید میکنند که اعتقاد بر این است که در فرآیند بیماری نقش دارند. همچنین یک واکنش حساسیتزایی وابسته به ایمنی نیز به عنوان یک عامل مؤثر در بیماری در نظر گرفته میشود.
مقاومت
M. pachydermatis در برابر سیکلوهکسیمید مقاوم است.
متغیر بودن
تعدادی از بیوتیپهای M. pachydermatis وجود دارد که در تنوع در جذب D-mannitol و سوربیتول، هیدرولیز اوره و غلظت اسیدهای چرب دیواره سلولی منعکس میشود.
هفت نوع ژنتیکی ( a-g\mathrm{a}-\mathrm{g} ) با استفاده از توالی DNA که زیرواحد بزرگ ریبوزومی را کد میکند به عنوان مبنای مقایسه توصیف شدهاند. دیگران چهار نوع ژنتیکی ( A-D\mathrm{A}-\mathrm{D} ) را پس از استفاده از روش تقویت تصادفی DNA چندشکل، همراه با مقایسه توالی ژن کدکننده کایتین سنتاز، مشخص کردهاند.
اکولوژی
مخزن
M. pachydermatis بر روی پوست و کانال گوش خارجی حیوانات سالم، از جمله سگها، گربهها، فررها، خوکها و کرگدنها زندگی میکند (که از اینجا نام خود را میگیرد). سطح M. pachydermatis دارای گلیکوپروتئینهای حاوی مانوز است که مسئول اتصال به گیرندههای مانوز در سطح کرنوسیتها هستند و بدین ترتیب اجازه چسبندگی در این ناحیه را میدهند. این قارچ به ندرت از پوست انسان (مالاسزیا فورفور گونه فرصتطلب مالاسزیا است که با فلور طبیعی انسانها مرتبط است) یا محیط جدا میشود.
انتقال
M. pachydermatis یک قارچ فرصتطلب است که فرآیندهای بیماری که در حال حاضر در حال پیشرفت هستند (مانند درماتیت آلرژیک) را تشدید میکند. منبع این مخمر درونزاد است (یعنی یکی از اعضای فلور طبیعی بیمار). مطالعات نشان میدهند که اگرچه صاحبان سگهایی که آتوپی دارند ۱۱ برابر بیشتر احتمال دارد که M. pachydermatis را حمل کنند، حمل این ارگانیسم خطر کمی برای سلامت انسان به همراه دارد.
پاتوژنز
M. pachydermatis نقش ثانویه اما مهمی در اوتیت خارجی و درماتیت در انواع حیوانات ایفا میکند، اما بیشتر در سگها و به میزان کمتری در گربهها شایع است. نقش دقیق M. pachydermatis هنوز مشخص نیست و اینکه چه چیزی باعث میشود این مخمر از یک همزیست بیضرر به یکی که به بیماری کمک میکند، تغییر کند، ناشناخته است. با این حال، بر این باورند که بیماری ممکن است با درمان طولانیمدت با آنتیبیوتیکها، سرکوب ایمنی، تجویز گلوکوکورتیکویدها و همچنین سایر شرایط مستعدکننده مرتبط باشد. اگر حضور آن در هنگام تدوین یک رژیم درمانی نادیده گرفته شود، حل و فصل فرآیند بیماری مشکلساز خواهد بود.
اپیدمیولوژی
M. pachydermatis یک انگل پوست (به ویژه مناطق مرطوب مانند چینهای پوستی، نواحی بینانگشتی و کانال گوش خارجی) در حیوانات غیرانسانی است. درماتیت مرتبط با M. pachydermatis بیشتر در تریرهای ابریشمی استرالیایی، باست هوندها، کاکر اسپانیلها، داکشوندها، پودلها و تریرهای سفید وست هایلند گزارش شده است. نژادهای گربه که بیشتر تحت تأثیر درماتیت مالاسزیا قرار میگیرند، گربههای دوان رکس و سفینکس هستند. این مخمر در سطح جهانی توزیع دارد.
جنبههای ایمنیشناسی
M. pachydermatis یک مخمر فرصتطلب است که از نقصهای موجود در پوست و گوش خارجی بهرهبرداری میکند. مشخص نیست که M. pachydermatis چگونه به بیماری کمک میکند. با این حال، سویههای M. pachydermatis آنزیمهایی مانند پروتئیناز، کندرویتین سولفاتاز، هیالورونیداز و فسفولیپاز تولید میکنند که اعتقاد بر این است که به فرآیند بیماری کمک میکنند. همچنین یک واکنش حساسیتی میانجیگری شده توسط ایمنی نیز به عنوان یک عامل مؤثر در بیماری در نظر گرفته میشود.
تشخیص آزمایشگاهی
معاینه مستقیم
تعداد مخمرها در پوست طبیعی یا در کانال گوش خارجی طبیعی معمولاً به قدری کم است که در نمونههای گرفته شده از این نواحی قابل مشاهده نیستند. بنابراین، تعیین اینکه آیا M. pachydermatis عامل مؤثری در اوتیت خارجی یا در یک وضعیت پوستی است نسبتاً آسان است، زیرا تعداد مخمرها به اندازهای بالا خواهد بود که در نمونههای گرفته شده از نواحی آسیبدیده دیده شوند. با این حال، نشان داده شده است که برخی از سگهای آتوپیک دارای تعداد بیشتری از M. pachydermatis در نواحی طبیعی و همچنین نواحی آسیبدیده هستند.
نمونههای گرفته شده با سوابهای پنبهای از موارد اوتیت خارجی به راحتی به دست میآیند. سوابها بر روی سطح یک لام میکروسکوپی "غلتانده" میشوند؛ لایه به صورت هوایی خشک میشود و سپس با رنگآمیزی از نوع رمانوفسکی (رنگآمیزی وایت، گیمسا) رنگآمیزی میشود. بررسی لایهها مخمرهایی با مورفولوژی خاص "شکل بطری" یا "رد پای کفش" را نشان میدهد (به شکل 43.4 مراجعه کنید). اگر سوابها همچنین بر روی سطح یک صفحه آگار خون خطدار شوند، کلنیهای کوچک (یا رنگ سبز مایل به سبز) در 24-4824-48 ساعت پس از انکوباسیون صفحه در انکوباتور 37^(@)C37^{\circ} \mathrm{C} ظاهر خواهند شد. M. pachydermatis به خوبی در محیطهای انتخابی قارچی مانند صفحات آگار دکستروز سابورود یا مایکوسل که در دمای 37^(@)C37^{\circ} \mathrm{C} انکوبه شدهاند، رشد میکند.
تکنیکهای مولکولی
تقویت PCR DNA که کدکننده زیرواحد بزرگ یا کوچک ریبوزومی به همراه ناحیه فاصله داخلی ترانسکریپت شده است، میتواند برای شناسایی گونههای مالاسزیا استفاده شود. همان فناوری برای تعیین گونههای مخمر نیز به کار رفته است.
فرهنگ
برای تعیین اینکه آیا M. pachydermatis در اوتیت خارجی نقش دارد یا خیر، کشت ارزش تلاش را ندارد، زیرا بیشتر
شکل 43.4 ترشحات اوتیت خارجی در سگ که حاوی تعداد زیادی مخمر مالاسزیا پادکرماتیس است. الگوی خاص "رد پای کفش" مخمرهای جوانهزنی (پیکان) را مشاهده کنید. منبع: رنگآمیزی اصلاح شده وایت، 1000×.
نمونههای گرفته شده از چنین شرایطی حاوی باکتریها (مانند Pseudomonas) هستند که به سرعت بر روی مخمرهای با رشد کندتر رشد میکنند. درگیری M. pachydermatis میتواند با بررسی میکروسکوپی نمونهها سریعتر تأیید شود.
فرهنگ در ارزیابی ترکیب میکروبیولوژیکی شرایط پوستی و همچنین در تدوین رژیم درمانی نقش دارد. محیطهایی که مفید واقع شدهاند شامل آگار مایکوسل یا آگار دکستروز سابورود است. صفحات در دمای 37^(@)C37^{\circ} \mathrm{C} انکوبه میشوند.
درمان و کنترل
تصحیح وضعیت زمینهای مهمترین جنبه درمان اوتیت اگزترنا یا درماتیت مرتبط با M. pachydermatis است. تقریباً تمام داروهای موضعی موجود در بازار که حاوی یک عامل ضد قارچ (نیستاتین، کلوتریمازول، میکونازول و غیره) هستند، در درمان مؤلفه قارچی اوتیت اگزترنا مؤثرند. شامپوهای دارویی (مانند میکونازول + کلرهگزیدین) به همراه تجویز سیستمیک ضد قارچ (کتوکونازول، ایتراکونازول، فلوکونازول یا تربینافین) در کاهش تأثیر M. pachydermatis بر بیماریهای پوستی مؤثرند. گریزوفولوین مؤثر نیست.
کاندیدا آلبیکنس
کاندیدیاز معمولاً به دلیل مخمر انگلی C. albicans است که در غشاهای مخاطی بیشتر پستانداران و پرندگان زندگی میکند. از بیش از ۲۰۰ گونه دیگر کاندیدا
که با زیستگاههای متنوع زیادی مرتبط هستند، تعداد کمی با بیماریهای حیوانات مرتبط هستند و C. albicans مهمترین پاتوژن حیوانات و انسانها است. بیماری ناشی از C. albicans معمولاً در میزبانهای ایمنکاهشیافته رخ میدهد. استفاده بیش از حد از آنتیبیوتیکها و استفاده طولانیمدت از استروئیدها و درمانهای هورمونی میتواند مکانیسمهای دفاعی طبیعی پوستی را مختل کند و منجر به کاندیدیاز در حیوانات و انسانها شود.
ویژگیهای توصیفی
مورفولوژی و ترکیب سلول
در محیطهای آزمایشگاهی روتین و غشاهای مخاطی، C. albicans معمولاً به صورت سلولهای مخمری بیضی شکل (بلستوکونیدیا) رشد میکند، 5-8mum5-8 \mu \mathrm{~m} در اندازه. تحت شرایط خاص دما، pH، تغذیه و جو، سلولهای مخمری جوانههای جوانهای (شکل 43.5) را میزنند که به میسیلیوم شاخهای سپتات تبدیل میشوند. شبههیفها از طریق کشیدگی بلستوکونیدیا و عدم جداسازی آنها تولید میشوند. درونزایی، رشد میسیلیال (مجموعهای از هیفها) یا شبهمیسیلیال با تکثیر فعال و تهاجمی همراه است.
به اصطلاح کلامیدوسپور (کلامیدوکونیدیوم) یک کره دیوارهدار ضخیم با عملکرد ناشناخته است که توسط یک سلول معلق به (پسو)میکلیوم متصل شده و اساساً به رشد درونکشت (شکل ۴۳.۶) C. albicans (به ندرت سایر گونههای کاندیدا) محدود است.
دیواره سلولی حاوی گلیکوپروتئینها است؛ بخشهای پلیساکاریدی گلوکانها و بهویژه مَنَنها هستند. لیپیدها و کیتین نیز وجود دارند. مَننوپروتئینها بر روی سطح سلول یافت میشوند. محصولات سلولی شامل پپتیدولیتیک است.
شکل 43.5 کاندیدا آلبیکنس در مایع پریتونئال از یک سگ. به سلولهای مخمری (بلاستوکنیدیا و شبههیفا) توجه کنید. رنگآمیزی اصلاح شده وایت، 1000×.
شکل 43.6 کشت کاندیدا آلبیکنس بر روی آگار کلاپیدوسپور، نشاندهنده بلاستوکونیدیا (پیکان).
آنزیمها که ممکن است عوامل بیماریزایی باشند. دو گروه سرولوژیکی اصلی که واکنش متقابل دارند شناسایی شدهاند. اینها به نامهای A و BB نامیده میشوند و با سرمهای جذب شده قابل شناسایی هستند.
کاندیدا میتواند تحت میکروسکوپ نوری زمانی که با رنگهای نوع رمانوفسکی (رنگآمیزی وایت، گیمسا) (شکل ۴۳.۵)، PAS، GMS و سایر رنگهای قارچی رنگآمیزی شده باشد، مشاهده شود، اما معمولاً در کشت بدون رنگآمیزی مطالعه میشود. با رنگآمیزی گرم، سلولهای کاندیدا متغیر در گرم هستند.
محصولات سلولی با علاقه پزشکی
چسبندهها
اجزای مختلف دیواره سلولی (کیتین، مانوپروتئینها و لیپیدها) با چسبندگی به پروتئینهای ماتریس خارجسلولی مرتبط شدهاند.
محصولات متفرقه
پروتئازها و نورامینیدازها به عنوان عواملی در پاتوژنز پیشنهاد شدهاند. گلیکوپروتئینهای دیواره سلولی فعالیتی شبیه اندوتوکسین دارند. عوامل بیماریزایی مانند فسفولیپازها و پروتئازها در C. albicans نشان داده شدهاند. به نظر میرسد این آنزیمها به ترتیب باعث تهاجم بافت و چسبندگی مخمرها به سلولهای میزبان میشوند.
ویژگیهای رشد
C. albicans، یک هوازی اجباری، بر روی محیطهای معمولی در دامنه وسیعی از pH و دما رشد میکند. در 25-30^(@)C25-30^{\circ} \mathrm{C} ، کلونیهای کرمی تا خمیری سفید که عمدتاً از سلولهای مخمر تشکیل شدهاند، در 24-48 ساعت ظاهر میشوند. دماهای انکوباسیون بالای 35^(@)C35^{\circ} \mathrm{C} ، pH کمی قلیایی و یک محیط مایع غنی و بدون کربوهیدرات معمولاً توصیه میشود. این مخمر به خوبی بر روی انواع محیطهای قارچی و باکتریایی غیر انتخابی از جمله صفحات آگار دکستروز سابورود یا آگار خون رشد میکند.
توانایی متفاوت در تخمیر یا جذب کربوهیدراتها اساس شناسایی گونهها است.
سلولهای کاندیدا آلبیکنس با حرارت بالای 50^(@)C50^{\circ} \mathrm{C} ، نور ماوراء بنفش، کلر و ضدعفونیکنندههای نوع آمونیوم چهارم کشته میشوند. آنها در برابر یخزدگی مقاوم هستند و در محیط غیرزنده به خوبی زنده میمانند. آنها به آنتیمیکوتیکهای پلیئن و معمولاً به فلوکیتوزین و آزولها حساس هستند.
مخزن
کاندیدا spp. فلور نرمال دستگاه گوارش و دستگاه ادراری-تناسلی و پوست پستانداران و پرندگان هستند. با این حال، C. albicans میتواند به هر ارگان بدن نفوذ کرده و باعث بیماری شود.
انتقال
بیشتر بیماریهای کاندیدا از یک منبع درونزا ناشی میشوند؛ به این معنی که آنها توسط یک سویه همزیست که پس از اختلال در مانع طبیعی به میزبان حمله میکند، ایجاد میشوند. پستان گاو از طریق کانال پستان به وسیله داروهای تجویزی، در حین دوشیدن، از طریق انتقال از گاو به گاو، یا از محیط آلوده میشود. استفاده از آنتیبیوتیکهای وسیعالطیف همزمان باعث تشویق تکثیر کاندیدا میشود و خطر عفونت را افزایش میدهد. علاوه بر این، از آنجا که نوتروفیلها در تخریب بلاستوسپورها کلیدی هستند، هر شرایطی که باعث اختلال در غلظت یا عملکرد نوتروفیلها شود، منجر به تمایل به توسعه کاندیدیاز میشود. گسترش هماتوجن نیز به عنوان عاملی برای عفونتهای سیستمیک با این مخمر گزارش شده است.
پاتوژنز
مکانیسمها
کیتین، مانوپروتئین و لیپیدها ممکن است چسبندهها در کاندیدیاز انسانی باشند؛ چندین پروتئین ماتریکس خارجسلولی به عنوان گیرنده نشان داده شدهاند. تشکیل لوله جوانهای با پاتوژنیسیته تجربی همبستگی دارد، اما نقش تشکیل میسیلیوم در بیماریزایی مورد بحث است. پروتئازها و فسفولیپازها به عنوان عوامل بیماریزایی در نظر گرفته میشوند. گلیکوپروتئینهای دیواره سلولی فعالیتی شبیه اندوتوکسین دارند.
پاتولوژی
کاندیدیاز معمولاً بر روی سطوح مخاطی که عامل آن به طور طبیعی یافت میشود، تأثیر میگذارد، احتمالاً از دهان تا معده در دستگاه گوارش قدامی؛ معمولاً محدود به نواحی اپیتلیوم سنگفرشی باقی میماند. دستگاه ادراری-تناسلی، پوست و ناخنها نیز میتوانند درگیر شوند. عفونتهای گاه به گاه پریتونیت، تنفسی، رودهای و سپتیسمی رخ میدهند.
در سطوح اپیتلیالی، کاندیدیازیس پلاکهای سفید تا زرد یا خاکستری را تشکیل میدهد که نواحی زخمدار را با درجات مختلف التهاب مشخص میکند. غشاهای دیفتری ممکن است در روده یا دستگاه تنفسی تشکیل شوند و آبسهها ممکن است در احشاء ایجاد شوند. ضایعات گرانولوماتوز نادر هستند. پاسخهای التهابی عمدتاً نوتروفیلیک هستند.
الگوهای بیماری
پرندگان
کاندیدیاز پرندگان بر روی مرغها، بوقلمونها، کبوترها و سایر پرندگان تأثیر میگذارد. مایکوز مَعده (برفک) در گونههای پرندگان ناشی از C. albicans است. دستگاه گوارش موجود در پرندگان میتواند تحت تأثیر قرار گیرد و مرگ و میر در این وضعیت بیماری بسیار بالا است.
خوک
در دستگاه گوارش خوکها، کاندیدیاز به صورت ضایعات زخمدار دیده میشود که ممکن است پاره شوند.
اسبسانان
در دستگاه گوارش مادیانها، کاندیدیاز به صورت ضایعات زخمدار دیده میشود که ممکن است پاره شوند. عفونتهای جنسی اسبها باعث نازایی، متریت و سقط جنین میشوند.
گاوها
پنومونی، انتریت و کاندیدیاز عمومی بر روی گوسالهها در رژیمهای آنتیبیوتیکی شدید تأثیر میگذارد. کاندیدوز پستانی در گاوهای شیری معمولاً خفیف و خودمحدودکننده است و در حدود یک هفته به بهبودی خودبخود منتهی میشود. سقط جنین در گاوها گزارش شده است.
سگها و گربهها
عفونتهای موضعی در سگها و گربهها با زخمهای غیر بهبود یابنده و زخمدار در غشاهای مخاطی دهان، دستگاه تنفسی فوقانی، دستگاه گوارش و/یا دستگاه ادراری-تناسلی مشخص میشوند. به ندرت، سگها و گربهها ممکن است دچار بیماری منتشره شوند؛ علائم بالینی در زمان مراجعه معمولاً نشاندهنده درگیری یک سیستم ارگان خاص خواهد بود.
حیوانات دیگر
پریماتهای پایینتر و پستانداران دریایی ممکن است کاندیدیازیس مخاطی-پوستی را به دست آورند.
اپیدمیولوژی
عوامل شایع کاندیدیازیس با اکثر گونههای خون گرم همزیست هستند. بیماری به ناکارآمدیهای ایمنی و هورمونی، کاهش مقاومت کلونیزاسیون (معیاری از "سلامت" فلور نرمال) یا قرارگیری شدید میزبانهای ضعیف یا بافتهای آسیبپذیر مرتبط است. این شرایط باعث آسیبپذیری نوزادان، دیابتیها میشود.
موضوعات مربوط به رژیمهای آنتیبیوتیک و استروئید، بیماران با کاتترهای دائمی و غدد پستانی گاوهای شیرده.
جنبههای ایمنیشناسی
افراد ایمن ناکارآمد هدفهای ترجیحی برای عفونت هستند.
نوتروفیلها (بهطور عمده) و ماکروفاژهای فعال، دفاع اصلی در برابر کاندیدیازیس را تشکیل میدهند. نقش اوپسونینها (آنتیبادی؛ مکمل) تسهیل بلعیدن است. ماکروفاژها توسط گاما اینترفرون ترشحشده از سلولهای TH1 که توسط اینترلوکین ۱۲ از ماکروفاژهای درگیر در بلعیدن تحریک شدهاند، فعال میشوند.
هیچ واکسنی برای کاندیدیاز وجود ندارد.
تشخیص آزمایشگاهی
در اگزودا، کاندیدا به صورت سلولهای مخمری (بلاستوکنیدیا) یا (پسو)هیفها ظاهر میشود. تمام اشکال در نمونههای مرطوب بدون رنگآمیزی یا در اسمیرهای ثابت شده که با رنگآمیزی گرم، رنگهای نوع رمانوفسکی (رایت، گیمسا) یا رنگهای قارچی - به عنوان مثال، PAS و GMS - رنگآمیزی شدهاند، قابل شناسایی هستند.
C. albicans به خوبی بر روی آگار خون یا سابورود رشد میکند، با یا بدون مهارکنندهها. سایر گونههای کاندیدا ممکن است توسط سیکلوهگزیمید مهار شوند.
نگهداری در دمای 37^(@)C37^{\circ} \mathrm{C} به مدت >= 2\geq 2 ساعت یک لوله سرم با تلقیح کم، در صورتی که ایزوله C. albicans باشد، لولههای میکروبی تولید خواهد کرد، که همچنین در آگار ذرت-تویین 80 کلمایدوسپور تولید کرده است (به شکل 43.6 مراجعه کنید). کیتهای شناسایی مخمر به صورت تجاری در دسترس هستند.
روشهای مولکولی و سرولوژیکی برای تشخیص کاندیدیاز بهطور روتین در آزمایشگاههای تشخیصی انجام نمیشود. با این حال، آزمایشهای مبتنی بر DNA در آزمایشگاههای مرجع در دسترس هستند.
درمان، کنترل و پیشگیری
اصلاح شرایط زمینهای کاندیدیاز بالینی ممکن است به خودی خود منجر به بهبودی شود. عفونتهای قرنیه و پوستی معمولاً با ترکیبی از داروهای ضد قارچ سیستمیک و موضعی درمان میشوند.
در طیور، سولفات مس در آب آشامیدنی یک درمان سنتی است. نیستاتین میتواند در خوراک یا آب داده شود.
همچنین به صورت موضعی در اشکال مخاطی و پوستی کاندیدیازیس پستانداران استفاده میشود، همانند آمفوتریسین B، ایتراکونازول و میکونازول. فلوکونازول (ترجیح داده شده) یا فلوسیتوزین برای درمان سگها یا گربهها با کاندیدیازیس دستگاه ادراری تحتانی مفید است.
در اشکال منتشر شده، فلوکونازول خوراکی یا فلوکیتوسین داروهای انتخابی هستند. آزمایش حساسیت توصیه میشود. ترکیب فلوکیتوسین-آمفوتریسین B گاهی در انسانها و به ندرت در حیوانات استفاده میشود.
خمیرمایههای دیگر
ژئوتریخوم کاندیدوم
این قارچ شبیه به مخمر در طبیعت به طور گستردهای وجود دارد و باعث بیماری نادری در حیوانات به نام ژوتریخوزیس میشود. اهمیت تشخیصی این قارچ در نمونههای بالینی همیشه مورد سوال است. با این حال، مشخص شده است که این قارچ باعث عفونتهای غشاهای مخاطی دستگاه گوارش، دستگاه تنفسی و غدد پستانی در انسانها و حیواناتی از جمله گاو، خوک، اسب، سگ و گونههای پرندگان میشود. این ارگانیسم به سرعت در محیط کشت قارچی رشد میکند و بر اساس ویژگیهای کلنی و بررسیهای میکروسکوپی کشت شناسایی میشود. این قارچ به آمفوتریسین B و فلوکیتوزین حساس است.
تریکوسپورون بیگلی
این یک قارچ ناقص، شبیه به مخمر و خاکزاد است که باعث تریکو اسپورونوز میشود. این یک قارچ فرصتطلب است که باعث عفونتهای عمیق و سطحی در حیوانات و انسانهای دارای نقص ایمنی میشود. کلنیها در ابتدا کرمی و صاف بر روی آگار سابورود هستند و ممکن است پنج تا هفت روز زمان انکوباسیون در 37^(@)C37^{\circ} \mathrm{C} نیاز داشته باشند. شناسایی قطعی بر اساس آزمایشهای جذب، ویژگیهای رشد و ظاهر میکروسکوپی است. درمان مشابه درمان سایر عفونتهای مخمری است.
قدردانیها
دوایت سی. هیرش و ارنست ال. بیبرشتاین مطالب این فصل را در ویرایشهای اول و دوم این کتاب درسی ارائه کردند و بخش زیادی از آن اطلاعات در اینجا حفظ شده است.
گرین، سی.ئی. و چاندلر، اف.دبلیو. (2006). کاندیدیاز و رودوتورولوز. در: بیماریهای عفونی سگ و گربه، ویرایش سوم (ویرایشگر: سی.ئی. گرین)، 627-632. الزویر ساندرز.
مالیک، ر.، کروکنبرگر، م.، اوبرایان، سی.ر. و همکاران. کریپتوکوکوز. در: بیماریهای عفونی سگ و گربه، ویرایش ۳ (ویرایش شده توسط سی.ئی. گرین)، ۵۸۴-۵۹۸. ساندرز الزویر. نگامسکولرونگروج، پ.، چانگ، ی.، روه، ج. و کوانچونگ، ک.ج. (۲۰۱۲). تفاوتهای متابولیسم نیتروژن بین کریپتوکوکوس نئوفرمانس و C. گاتی، دو
عوامل اتیولوژیک کریپتوکوکوزیس. PLoS One 7 (3): e34258.
پهلمن، ل.م. و چنگاپا، م.م. (۲۰۱۳). مخمرها: کاندیدا، مالاسزیا و کریکوکوکوس. در: میکروبیولوژی دامپزشکی (ویرایش: م.و. دیاس، م. کندی و م.م. چنگاپا)، ۳۱۶-۳۱۸. وایلی بلکول.
سینگال، ن.، کومار، م.، کانوجیا، پ.ک. و همکاران. (۲۰۱۵). طیفسنجی جرمی MALDI-TOF: یک فناوری نوظهور برای شناسایی و تشخیص میکروبی. فرانت. میکروبیول. ۶: ۷۹۱.
سانگر، جی. جی. و پست، کی. دبلیو. (2005). میکروبیولوژی دامپزشکی: عوامل باکتریایی و قارچی بیماریهای حیوانات. الزویر ساندرز.
استین، س. و پوهلمن، ل.م. (۲۰۲۰). ضایعه پیشرفته صورت در یک گربه خانگی. کلین. بریف ۱۸ (۱): ۱۱-۱۴.
استوارت، آ.ج.، سالازار، ت.، والدریج، ب.م. و همکاران. (2009).
درمان چندوجهی گرانولومهای کریپتوکوکی سینونازال عودکننده در یک اسب. JAVMA 235 (6): 723-730.
درماتوفیتها
م.م. چنگاپا و لیسا م. پوهلمن
درماتوفیتها قارچهایی هستند که قادر به انگلزنی فقط بر روی ساختارهای اپیدرمی کراتینه شده هستند: پوست سطحی، مو، پر، شاخ، سم، چنگال و ناخن. آنهایی که دارای مرحله تولید مثل جنسی هستند، از آسکومایستها هستند. عفونتهای درماتوفیتی به نام کچلی یا درماتوفیتوزها شناخته میشوند. گاهی اوقات، مخمرها و قارچهای ساپروفیت عفونتهای پوستی ایجاد میکنند که شبیه عفونتهای ناشی از درماتوفیتها هستند؛ بنابراین، اصطلاح عمومی درماتومیکوزها برای نمایندگی از تمام عفونتهای قارچی پوست استفاده میشود.
ویژگیهای توصیفی
مورفولوژی
در حالت غیر انگلی، از جمله کشت، درماتوفیتها هیفهای شاخهای و سپتات تولید میکنند که به طور جمعی به آن میسیلیوم گفته میشود. واحدهای تولید مثل غیرجنسی (کوندیا) در میسیلیوم هوایی یافت میشوند. این واحدها میتوانند یا ماکروکوندیا باشند: ساختارهای چندسلولی شبیه به غلاف که تا 100 mum100 \mu \mathrm{~m} طول دارند؛ یا میکروکوندیا: کرهها یا میلههای تکسلولی که کمتر از 10 mum10 \mu \mathrm{~m} در هر بعد هستند. شکل، اندازه، ساختار، آرایش و فراوانی کوندیا معیارهای تشخیصی هستند. ویژگیهای هیف - مارپیچها، گرهها، راکتها، لوسترها و کلامیدوکوندیا (کلامیدوسپورها) - در برخی گونهها بیشتر از دیگران رایج است، اما به ندرت تشخیصی هستند. ویژگیهای کلنی و رنگدانهها در تمایز درماتوفیتها مفید هستند.
در حالت انگلی، تنها هیفها و آرتروکونیدیا (آرترواسپورها)، که واحد تولید مثل غیرجنسی دیگری هستند، مشاهده میشوند. به جز در دامنههای اندازه که در میان گونههای درماتوفیت همپوشانی دارند، آرتروکونیدیا از گونهای به گونه دیگر غیرقابل تشخیص هستند.
اسپورهای جنسی (آسکوسپورها) در مرحله پارازیتی وجود ندارند.
ویژگیهای متمایز سه جنس درماتوفیتها - میکروسپوروم، تریکوفیتون و اپیدرموفیتون - عبارتند از
در جدول ۴۴.۱ نشان داده شده است. تنها میکروسپوروم و تریکوفیتون به طور مداوم بر روی حیوانات تأثیر میگذارند. اپیدرموفیتون عمدتاً در انسانها مشاهده میشود.
ویژگیهای رشد
رسانه سنتی برای تکثیر درماتوفیتها (و سایر قارچهای پاتوژن) آگار دکستروز سابورود است که حاوی 2%2 \% آگار، 1%1 \% پپتون و 4%4 \% دکستروز میباشد. اسیدیته آن (pH 5.6) آن را به طور ملایم باکتریواستاتیک و انتخابی میکند. انتخابپذیری با افزودن سیکلوهگزیمید ( 500 mug//ml500 \mu \mathrm{~g} / \mathrm{ml} ) که قارچهای ساپروفیت را مهار میکند، و ژنتامایسین و تتراسایکلین ( 100 mug//ml100 \mu \mathrm{~g} / \mathrm{ml} از هر کدام) یا کلرامفنیکل ( 50 mug//ml50 \mu \mathrm{~g} / \mathrm{ml} ) که باکتریها را مهار میکند، افزایش مییابد. درماتوفیتها هوازی و غیر تخمیری هستند. برخی از آنها به پروتئینها حمله میکنند و آمینواسیدها را دئامین میکنند. آنها به طور بهینه در 25-30^(@)C25-30^{\circ} \mathrm{C} رشد میکنند و به چند روز تا چند هفته انکوباسیون نیاز دارند.
برخی از درماتوفیتها در پوست و مو (اما نه در کشت) یک فلورسانس سبز تولید میکنند که به دلیل یک متابولیت تریپتوفان است و تحت نور فرابنفش (۳۶۶ نانومتر) قابل مشاهده است، که به طور معمول به آن نور وود یا لامپ وود گفته میشود. از درماتوفیتهای حیوانی، تنها Microsporum canis این فلورسانس سبز را تولید میکند.
مقاومت
درماتوفیتها به ضدعفونیکنندههای رایج حساس هستند، بهویژه آنهایی که حاوی کروسول، ید یا کلر هستند. آنها سالها در اشیاء بیجان یا محیط زنده میمانند.
متغیر بودن
تعداد زیادی از سویههای هر گونه میکروسپوروم و تریکوفیتون وجود دارد که ساخت محصولات ایمنسازی مؤثر را دشوار میسازد. با این حال، هناك
جدول ۴۴.۱ ویژگیهای جنسهای درماتوفیت.
میکروسپوروم
تریکوفیفون
اپیدرموفیتون
میکروکونیدیا
معمولاً موجود
اغلب غایب
حاضر
دیوارها
کلفت
لاغر
کلفت
سطح
خشن
صاف
صاف
شکل
اسپیندل، سیگار
کلاب (لاغر)
باشگاه (گسترده)
میکروکونیدیا
اغلب غایب
معمولاً موجود
غایب
شکل جنسی
نانیززیا
آرترودرما
هیچ موردی شناخته شده نیست
Microsporum Trichophyton Epidermophyton
Macroconidia Usually present Often absent Present
Walls Thick Thin Thick
Surface Rough Smooth Smooth
Shape Spindle, cigar Club (slender) Club (broad)
Microconidia Often absent Usually present Absent
Sexual form Nannizzia Arthroderma None known| | Microsporum | Trichophyton | Epidermophyton |
| :--- | :--- | :--- | :--- |
| Macroconidia | Usually present | Often absent | Present |
| Walls | Thick | Thin | Thick |
| Surface | Rough | Smooth | Smooth |
| Shape | Spindle, cigar | Club (slender) | Club (broad) |
| Microconidia | Often absent | Usually present | Absent |
| Sexual form | Nannizzia | Arthroderma | None known |
یک واکسن زنده ضعیف شده برای بیماری کچلی در گاوها ناشی از Trichophyton verrucosum است که در اروپا در دسترس میباشد.
اکولوژی
مخزن
در بحث در مورد درماتوفیتهای دارای مخزن خاک، حیوان یا انسان، به ترتیب از درماتوفیتهای جئوفیلیک، زئوفیلیک و آنتروپوفیلیک صحبت میشود. جدول 44.2 درماتوفیتهای مهم حیوانات را نشان میدهد. درماتوفیتهای حیوانی میتوانند از طریق تماس مستقیم انسانها را آلوده کنند، در حالی که درماتوفیتهای انسانی به ندرت حیوانات را آلوده میکنند.
انتقال
درماتوفیتها از طریق تماس مستقیم و به دلیل ماندگاری آنها بر روی اشیاء و محیط، از طریق تماس غیرمستقیم منتشر میشوند.
پاتوژنز
مکانیسمها
آنزیمهای پروتئولیتیک (الاستاز، کلاژناز، کراتیناز) ممکن است تعیینکننده virulence باشند، بهویژه در بیماریهای التهابی شدید. مکانیابی در اپیدرم کراتینه به کمبود آهن کافی در سایر نقاط نسبت داده شده است. این ممکن است توضیحدهنده توقف مکرر درماتوفیتوزها توسط پاسخهای التهابی (از طریق ورود پروتئینهای باندکننده آهن) و توسط مهارکنندههای آنزیمی باشد.
واحد عفونی، یک کاندیدیوم، از طریق نقصی در لایه شاخی وارد میشود. جوانهزنی توسط نشانههای ناشناخته تحریک میشود. لوله جوانه به هیفها تبدیل میشود که در میان اپیتلیوم کرنوز شده شاخهدار میشود. بخشهایی از هیفها به آرتروکوندیا تبدیل میشوند. این الگوی رشد در پوست بدون مو با برخی از درماتوفیتها (Microsporum nanum و Trichophyton rubrum) غالب است. نفوذ مو، که در بیشتر عفونتهای قارچی حیوانات مشهود است، با جوانهزنی یک هاگ نزدیک به یک دهانه فولیکولی آغاز میشود. رشتههای هیف به داخل فولیکولهای مو در امتداد غلافهای ریشه خارجی رشد کرده و نفوذ میکنند.
رشد موها در نزدیکی سلولهای ریشه زنده. هایفهها درون کورتکس مو رشد میکنند، که در قسمتهای خارجی آن آرتروکونیدیا تشکیل شده و بر روی سطح مو انباشته میشوند. الگوی انباشت آرتروکونیدیا در خارج از ساقه مو به نام اکتوتریکس شناخته میشود، در حالی که انباشت آرتروکونیدیا درون ساقه مو به نام تشکیل اندوتریکس نامیده میشود.
پاتولوژی
فرآیند پاتوژنیک با کلونیزاسیون آغاز میشود، که در آن رویدادهای توصیف شده به وقوع میپیوندد اما پاسخ کمی از میزبان را برمیانگیزد. ممکن است هایپرتروفی لایه شاخی با کراتینه شدن و لایهبرداری تسریع شده وجود داشته باشد که ظاهری پوستهپوسته و ریزش مو را تولید میکند. در سگهای مبتلا به عفونت M. canis، این معمولاً اثر اصلی است. در گربههای بالغ ممکن است هیچ نشانهای وجود نداشته باشد. گربههای بالغ بهخوبی شناخته شدهاند که هاگهای M. canis را بر روی پوست خود حمل میکنند بدون اینکه هیچ نشانه یا ضایعه بالینی از کچلی نشان دهند.
فاز دوم در حدود هفته دوم با التهاب در حاشیه ناحیه پارازیت شده آغاز میشود. نشانهها از اریتم تا واکنشهای وزیکولوپستولار و چرککردن متغیر است. اشکال خفیف در عفونت T. verrucosum در گوسالهها مشاهده میشود. واکنشهای شدید در عفونت Trichophyton mentagrophytes در سگها و عفونت Microsporum gypseum در اسبها معمول است. پلاکهای محلی (“کرئون”) ممکن است شبیه برخی تومورهای پوستی، بهویژه در سگها باشند. واکنش التهابی ممکن است عفونت قارچی را متوقف کند اما از طریق عفونت باکتریایی چرکی ثانویه به مشکل اصلی تبدیل شود.
الگوی دایرهای ضایعات و حاشیههای ملتهب آنها اصطلاحات کچلی و تینیا (به لاتین به معنای کرم) را پیشنهاد میکند.
الگوهای بیماری
الگوهای درماتوفیتوز در حیوانات خانگی در جدول 44.3 خلاصه شده است.
کچلی معمولاً به طور خودبخود در عرض چند هفته یا چند ماه بهبود مییابد، مگر اینکه با عفونتهای باکتریایی ثانویه یا عوامل اساسی پیچیده شود. عوامل ممکن است پس از بهبودی بالینی باقی بمانند.
جدول ۴۴.۲ درماتوفیتهای مهم حیوانات.
گونه
میزبانان اصلی
فلورسانس
آرترواسپورها
ویژگیهای فرهنگی
میکروکونیدیا
میکروکونیدیا
میکروسپوروم کانیس
سگ و گربه
++
اکتوتریکس
سفید به قهوهای مایل به زرد؛ معکوس: زرد به نارنجی
شکل دوکی
چند، نشسته
میکروسپوروم گیپسئوم
سگ، اسب، گربه
-
اکتوتریکس
بوف؛ معکوس: قهوهای نارنجی به زرد
بیضوی، سپتوم ۲-۶
نشسته یا بر روی استریگماتای کوتاه؛ کلاوات
میکروسپوروم نانوم
خوک
-
اکتوتریکس
سفید به قهوهای مایل به زرد؛ معکوس: قرمز
بیضوی تا بیضوی تخممرغی
کلاوات
تریکوفیفون منتاگرایفیتس
بسیاری از گونههای حیوانات خانگی و وحشی
-
اکتوتریکس
گرانولار، بوف روشن تا قهوهای؛ معکوس: قرمز و زرد متغیر
متغیر وقوع؛ دوکی یا کلاباته؛ ۵-۶ سپتا
فراوان، گلابی شکل یا کلوی، نشسته
تریکوفیتم وروسوم
گاو، گوسفند
-
اکتوتریکس
چروک عمیق، سفید تا زرد درخشان
نیاز به تیامین؛ بلند و دیواره نازک؛ نادر
غنی از تیامین؛ به صورت تخممرغی منفرد؛ گلابی شکل یا چماقمانند
تریکوفیتم گالینائه
پرنده
-
اکتوتریکس
چروکهای شعاعی، سفید تا صورتی کمرنگ؛ معکوس قرمز
کمتکرار؛ شکل کلاپ و کلاوی شکل
بهصورت تکی بر روی هایفها، گلابیشکل تا چماقمانند
تریکوفیتمون اکوینوم
اسب
-
اکتوتریکس
سفید، پشمالو، لبه زرد؛ کلنی قدیمی مخملی تا کرم-قهوهای؛ پشت: زرد تا قهوهای مایل به قرمز
نادر؛ کلواژه نیاز به اسید نیکوتینیک دارد
بسیاری، کروی تا گلابی شکل
Species Principal hosts Fluores-cence Arthro-spores Cultural features Macroconidia Microconidia
Microsporum canis Dog and cat + Ectothrix White to buff; reverse: yellow to orange Spindle-shaped Few, sessile
Microsporum gypseum Dog, horse, cat - Ectothrix Buff; reverse: orange brown to yellow Ellipsoidal, septa 2-6 Sessile or on short sterigmata; clavate
Microsporum nanum Swine - Ectothrix White to buff; reverse: red Obovoid to ellipsoidal ovate Clavate
Trichophyton mentagrophytes Many domestic and wild animal species - Ectothrix Granular, light buff to tan; reverse: variable red, yellow Occurrence variable; spindle or clavate; 5-6 septa Abundant, pyriform, or clavate, sessile
Trichophyton verrucosum Cattle, sheep - Ectothrix Deeply folded, white to brilliant yellow Requires thiamine; long and thin-walled; rare Abundant with thiamine; singly ovoid; pyriform or clavate
Trichophyton gallinae Fowl - Ectothrix Radial folds, white to pale rose; reverse red Infrequent; clubshaped and clavate Singly on hyphae, pyriform to clavate
Trichophyton equinum Horse - Ectothrix White, cottony, yellow edge; old colony velvety to cream-tan; reverse: yellow to red-brown Rare; clavate Requires nicotinic acid Many, spherical to pyriform| Species | Principal hosts | Fluores-cence | Arthro-spores | Cultural features | Macroconidia | Microconidia |
| :---: | :---: | :---: | :---: | :---: | :---: | :---: |
| Microsporum canis | Dog and cat | $+$ | Ectothrix | White to buff; reverse: yellow to orange | Spindle-shaped | Few, sessile |
| Microsporum gypseum | Dog, horse, cat | - | Ectothrix | Buff; reverse: orange brown to yellow | Ellipsoidal, septa 2-6 | Sessile or on short sterigmata; clavate |
| Microsporum nanum | Swine | - | Ectothrix | White to buff; reverse: red | Obovoid to ellipsoidal ovate | Clavate |
| Trichophyton mentagrophytes | Many domestic and wild animal species | - | Ectothrix | Granular, light buff to tan; reverse: variable red, yellow | Occurrence variable; spindle or clavate; 5-6 septa | Abundant, pyriform, or clavate, sessile |
| Trichophyton verrucosum | Cattle, sheep | - | Ectothrix | Deeply folded, white to brilliant yellow | Requires thiamine; long and thin-walled; rare | Abundant with thiamine; singly ovoid; pyriform or clavate |
| Trichophyton gallinae | Fowl | - | Ectothrix | Radial folds, white to pale rose; reverse red | Infrequent; clubshaped and clavate | Singly on hyphae, pyriform to clavate |
| Trichophyton equinum | Horse | - | Ectothrix | White, cottony, yellow edge; old colony velvety to cream-tan; reverse: yellow to red-brown | Rare; clavate Requires nicotinic acid | Many, spherical to pyriform |
جدول 44.3 عفونتهای مهم درماتوفیتی در حیوانات خانگی.
میزبان
عامل
طبیعت ضایعات
اسب
تریکوفیتمون اکوینوم
خشک، پوستهپوسته معمولاً غیرالتهابی (مگر اینکه بهطور ثانویه عفونی شده باشد)
میکروسپوروم گیپسئوم
اغلب در نواحی ضخیم شده آلوپسی، چرکی است
میکروسپوروم اکوئینوم
شبیه ضایعات T. equinum
گاوها
تریکوفیتم وروسوم
پلاکهای سفید ضخیم و بدون درد، آلوپسی موضعی
خوک
میکروسپوروم نانوم
تانیش، پوستهای، بهطور شعاعی بر روی تنه گسترش مییابد؛ بدون درد، حاشیهها کمی ملتهب هستند. هیچ ریزش مویی وجود ندارد.
سگ
میکروسپوروم کانیس
بهطور معمول لکههای غیرالتهابی، پوستهپوسته و آلوپسی، گاهی کرئون
تریکوفیفون منتاگرایفیتس
اغلب گسترشیافته، به طور گستردهای به ضایعات التهابی مقیاس میزند، چرککردن ثانویه
میکروسپوروم گیپسئوم
به عنوان T. mentagrophytes
گربه
میکروسپوروم کانیس
اغلب در بزرگسالان زیر بالینی است. به طور کلی غیرالتهابی است، به جز در بچهگربههای جوان، ممکن است در بچهگربههای ضعیف عمومی شود.
تریکوفیفون منتاگرایفیتس
همانند سگها
مرغ
میکروسپوروم گالینائه
به طور کلی بخشهای بدون پر را تحت تأثیر قرار میدهد. پوستهپوسته شدن سفید رنگ و گچی بر روی تاج و گوشوارهها، غیرالتهابی.
Host Agent Nature of lesions
Horse Trichophyton equinum Dry, scaly usually noninflammatory (unless secondarily infected)
Microsporum gypseum Often suppurative under alopecic thickened areas
Microsporum equinum Resembling T. equinum lesions
Cattle Trichophyton verrucosum Painless, thick, white plaques, local alopecia
Swine Microsporum nanum Tannish, crusty, spreading centrifugally on trunk; painless, margins slightly inflamed. No hair loss.
Dog Microsporum canis Typically noninflammatory, scaly, alopecic patches, occasional kerion
Trichophyton mentagrophytes Often spreading, extensively scaling to inflammatory lesions, secondary suppuration
Microsporum gypseum As T. mentagrophytes
Cat Microsporum canis Often subclinical in adults. Generally noninflammatory, except in young kittens, may become generalized in debilitated kittens.
Trichophyton mentagrophytes As in dogs
Chicken Microsporum gallinae Generally affects unfeathered portions. Whitish chalky scaling on comb and wattles, noninflammatory.| Host | Agent | Nature of lesions |
| :---: | :---: | :---: |
| Horse | Trichophyton equinum | Dry, scaly usually noninflammatory (unless secondarily infected) |
| | Microsporum gypseum | Often suppurative under alopecic thickened areas |
| | Microsporum equinum | Resembling T. equinum lesions |
| Cattle | Trichophyton verrucosum | Painless, thick, white plaques, local alopecia |
| Swine | Microsporum nanum | Tannish, crusty, spreading centrifugally on trunk; painless, margins slightly inflamed. No hair loss. |
| Dog | Microsporum canis | Typically noninflammatory, scaly, alopecic patches, occasional kerion |
| | Trichophyton mentagrophytes | Often spreading, extensively scaling to inflammatory lesions, secondary suppuration |
| | Microsporum gypseum | As T. mentagrophytes |
| Cat | Microsporum canis | Often subclinical in adults. Generally noninflammatory, except in young kittens, may become generalized in debilitated kittens. |
| | Trichophyton mentagrophytes | As in dogs |
| Chicken | Microsporum gallinae | Generally affects unfeathered portions. Whitish chalky scaling on comb and wattles, noninflammatory. |
اپیدمیولوژی
درماتوفیتوزها اغلب جوانان را تحت تأثیر قرار میدهند. وسعت و شدت آن تحت تأثیر عوامل محیطی است. تجمع حیوانات یا جمع شدن تعداد زیادی معمولاً با افزایش شیوع همراه است. بهبود در گوسالهها اغلب پس از رهایی از مکانهای مرطوب، تاریک و شلوغ زمستانی به فضای باز رخ میدهد.
افراد آلوده از همان گونه، درماتوفیتوزهای مهم حیوانات را ادامه میدهند. وقوع پراکنده عفونتهای M. gypseum ناشی از خاک، در تضاد با عفونتهای بومی تا اپیدمیک اما ملایم خوکها با M. nanum زمینزی است.
عوامل اصلی کچلی حیوانی در سطح جهانی توزیع شدهاند.
جنبههای ایمنیشناسی
مکانیسمهای ایمنی بیماری
آنتیژنهای اصلی مرتبط با عفونتهای درماتوفیتی، کراتینازها (تحریککننده پاسخهای سلولی) و گلیکوپروتئینها (بخشهای کربوهیدراتی آنتیبادیها را تحریک میکنند؛ بخشهای پروتئینی پاسخهای سلولی را تحریک میکنند) هستند.
حساسیتهای وابسته به آنتیبادی و حساسیتهای وابسته به سلول در طول درماتوفیتوزها رخ میدهند. شروع آنها معمولاً با مرحله التهابی عفونت همزمان است و ممکن است به بروز علائم آن کمک کند. تولید ضایعات پوستی به دلیل آزاد شدن اینترفرون گاما در میزبان تسهیل میشود.
ضایعات پوستی التهابی استریل (فیتیدها) در عفونتهای کچلی انسانی رخ میدهند. اینها واکنشهای آلرژیک به آنتیژنهای قارچی در گردش هستند.
بهبودی و مقاومت
پادتنها در بهترین حالت نقش محدودی در مقاومت ایفا میکنند. شواهد به نفع مکانیزمهای وابسته به سلول به عنوان عوامل تعیینکننده در حفاظت و بهبودی است.
افراد بهبودیافته در برابر عفونت مجدد مقاومت میکنند، هرچند که واکنشهای محلی ممکن است شدیدتر و حادتر از مواجهه اولیه باشد. مقاومت به دست آمده از نظر درجه و مدت زمان با میزبان، گونههای درماتوفیت و احتمالاً ناحیه آناتومیک متفاوت است.
ایمنسازی مصنوعی
واکسنهای میسلیالی T. verrucosum، غیرفعال و زنده غیر بیماریزا، در اروپا در گاوها استفاده میشوند. این واکسنها به کاهش تعداد گلههای آلوده و عفونتهای جدید اعتبار داده میشوند. مخلوطهای میکروسپوروم و تریکوفیتون، چه به عنوان واکسن زنده و ضعیف شده و چه به عنوان محصول کشته شده، در محافظت از گربهها در برابر توسعه درماتوفیتوز ناامیدکننده بودهاند، هرچند که به نظر میرسد انتشار در گربههای فردی را محدود میکنند. اگرچه واکسنهای زنده به نظر میرسد که پاسخ ایمنی (محافظتی) بهتری را ایجاد میکنند، وجود تعداد زیادی از سویههای میکروسپوروم و تریکوفیتون تولید چنین محصولاتی را دشوار میسازد.
تشخیص آزمایشگاهی
معاینه مستقیم
در 50-70% موارد، موها و فلسهای پوستی آلوده به M. canis یا Microsporum audouinii (در انسانها) ممکن است تحت نور ماوراء بنفش، فلورسانس سبز-زرد درخشانی از خود ساطع کنند، به عنوان مثال، لامپ وود (lambda=366nm(\lambda=366 \mathrm{~nm} ).
بررسی میکروسکوپی
نمونهبرداری از پوست و مو بهصورت میکروسکوپی برای وجود هیفها و/یا آرتروکونیدیا بررسی میشود. نمونهبرداری باید شامل مواد از حاشیه هر ضایعه و ضخامت کامل اپیدرم کراتینه شده باشد. موها بهگونهای چیده میشوند که بخش درونفولیکولی را شامل شوند. نمونه بر روی لام قرار داده میشود، با 10-20%10-20 \% هیدروکسید پتاسیم غرق میشود، با یک لایه پوششی پوشانده میشود و به آرامی گرم میشود. این درمان نمونه را شفاف میکند در حالی که ساختارهای قارچی و مقدار کافی از مو و اپیدرم را دست نخورده باقی میگذارد تا عامل را در ارتباط با ساختارهای انگلزده نشان دهد.
بررسی میکروسکوپی باید تحت بزرگنمایی پایین (100×) و نور ملایم آغاز شود. در بزرگنمایی بالاتر (400×) از چنین موهایی، آرتروکونیدیا یا آرترواسپورهای کروی فردی قابل شناسایی هستند. این آرترواسپورها عمدتاً از نوع اکتوتریکس در درماتوفیتهای با اهمیت دامپزشکی هستند (به جدول 44.2 مراجعه کنید).
لکهها و عوامل نفوذی و مرطوبکننده (جوهر دائمی، لاکتوفنول کتان آبی، دی متیل سولفوکسید) به بهبود تجسم کمک میکنند. معرف کلسو fluor سفید به ساختارهای قارچی فلورسانس میبخشد و تشخیص را در صورت در دسترس بودن میکروسکوپ فلورسانس تسهیل میکند.
فرهنگ
خراشها بر روی و در سطح محیطهای انتخابی (آگار سابورود با کلرامفنیکل و سیکلوهکسیمید، محیط آزمایش درماتوفیت [DTM]، محیط اسپولاسیون سریع [RSM]) کشت داده میشوند که در دمای 25^(@)C25^{\circ} \mathrm{C} (دمای اتاق) به مدت حداکثر چهار هفته انکوبه میشوند. نمونههایی که مشکوک به وجود T. verrucosum هستند در دمای 37^(@)C37^{\circ} \mathrm{C} انکوبه میشوند. در DTM و RSM، یک واکنش قلیایی وجود درماتوفیت را نشان میدهد. (درماتوفیتها، اگر گزینهای از گلوکز و پروتئین داشته باشند، معمولاً ابتدا پروتئین را هضم میکنند که منجر به تولیدات قلیایی میشود؛ قارچهای ساپروفیت)
بیشتر اوقات از گلوکز استفاده خواهد کرد که منجر به تولید محصولات جانبی اسیدی میشود. احتیاط: پس از استفاده از زیرلایه مورد نظر، میکروارگانیسم از زیرلایه دیگر استفاده خواهد کرد و pH را به سمت دیگر تغییر میدهد.
رشد مشکوک به صورت میکروسکوپی مورد بررسی قرار میگیرد. سمت چسبنده نوار شفاف سلوفان به آرامی بر روی کلنی مشکوک (گرفته شده از RSM یا آگار سابورود با کلرامفنیکل و سیکلوهکسیمید - درماتوفیتها به خوبی در DTM اسپور تولید نمیکنند) فشار داده میشود و در یک قطره لاکتوفنول کتان آبی بر روی لام قرار داده شده و به صورت میکروسکوپی مورد بررسی قرار میگیرد (به جدول 44.1 و شکلهای 44.1-44.3 مراجعه کنید). رنگ کلنی (جلو و عقب)، بافت و نرخ رشد برای شناسایی درماتوفیتها مهم هستند. همچنین اندازه و شکل ماکرو- و میکروکونیدیاهای درماتوفیتها نیز مهم است. در غیاب کونییدیاهای تشخیصی، مانند مورد Trichophyton spp.، آزمایشهای اوکستروفیک برای تعیین گونه استفاده میشود.
دانش در مورد منبع (گونه میزبان و نوع ضایعه) به طور قابل توجهی در شناسایی موقت درماتوفیتهای حیوانی کمک میکند.
تکنیکهای مولکولی
تعدادی از تکنیکهای مبتنی بر DNA برای بررسی مستقیم نمونههای بالینی یا برای استفاده در شناسایی یک درماتوفیت ایزوله در دسترس هستند. این تکنیکها شامل تعیین توالی DNA کدکننده محصولات خاص (مانند ژن سنتاز کایتین 1)، تعیین توالی ناحیه فاصله داخلی ترانسکریپت شده، تعیین توالی DNA کدکننده زیرواحد بزرگ ریبوزومی (28S) و تولید قطعات منحصر به فرد DNA پس از واکنشهای زنجیرهای پلیمراز بهطور دلخواه یا تصادفی هستند. این تکنیکها بهطور روتین در آزمایشگاههای تشخیصی استفاده نمیشوند.
بهتازگی، یک تکنیک چندمنظوره طیفسنجی جرمی به نام MALDI-TOF شروع به استفاده در تشخیص کرده است
شکل 44.1 (الف) کلنی مشخص رنگ سفید پنبهای تا قهوهای مایل به زرد از Microsporum canis بر روی آگار دکستروز سابور. (ب) تهیه لکتوفنول پنبهای آبی از MM . canis از کشت آگار دکستروز سابور. میکرو مدیای شکل دوکی، 400×.
شکل 44.2 (الف) کلنی مشخص با رنگ قهوهای روشن تا قهوهای مایل به زرد از Trichophyton mentagrophytes بر روی آگار دکستروز سابور. (ب) نمونه لاکتوفنول کتان آبی از T. mentagrophytes با تعداد زیادی میکروکوندیای بیضی تا گلابی شکل، 400×.
شکل 44.3 (الف) تریکوفیتون ورروکوزوم. برش لاکتوفنول کتان آبی از کشت آگار دکستروز سابورود در 37^(@)C37^{\circ} \mathrm{C} . ماکرومدیا، 400×. (ب) میکروسپوروم نانوم. برش لاکتوفنول کتان آبی از کشت آگار دکستروز سابورود. ماکرومدیا به شکل گلابی، 400×.
آزمایشگاهها برای شناسایی عوامل قارچی مهم که باعث بیماری در انسانها و حیوانات میشوند. MALDI-TOF مخفف Ionization Time Of Flight با کمک ماتریس لیزر دیسورپشن است. این یک روش بسیار حساس است که توسط بسیاری از آزمایشگاهها برای شناسایی سریع باکتریها و قارچهای مهم با اهمیت دامپزشکی استفاده میشود. محدودیت این فناوری این است که شناسایی باکتریها یا قارچهای جدید تنها در صورتی ممکن است که پایگاه داده شامل اثر انگشتهای نقشه پپتیدی از نوع سویههای جنس، گونه یا زیرگونه خاص باشد.
درمان و کنترل
درمان ترکیبی موضعی و سیستمی اغلب ترجیح داده میشود. عوامل ضد قارچ موضعی شامل، اما محدود به، محصولات حاوی گوگرد آهکی، میکونازول، انیلکونازول، کتوکونازول، ایترکونازول و تیوبندازول است. تربینافین
(یک آنتیبیوتیک آلیلامین ضد قارچ که بیوسنتز ارگوسترول را مهار میکند و در پوست، ناخنها و موها متمرکز میشود) و ایتراکونازول (بهویژه در گربهها مؤثر است) معمولاً داروهای انتخابی برای درمان سیستمیک در حیوانات کوچک هستند. فلوکونازول و کتوکونازول گاهی در حیوانات کوچک استفاده میشوند، اما ممکن است گزینههای درمانی سیستمیک کمتری برای درماتوفیتوز باشند. استفاده از کتوکونازول در گربهها بحثبرانگیز است زیرا عوارض جانبی نامطلوب (عوارض گوارشی، اثرات کبدی سمی) در گربهها شایعتر است.
اسپری ضد قارچ باغ میوه بر روی کچلی حیوانات بزرگ مؤثر است (پودر کاپتان 45%45 \% ، ۲ قاشق غذاخوری/گالن). نواحی آسیبدیده ابتدا باید کوتاه شوند. در حیوانات بزرگ، دو بار استفاده با فاصله دو هفته توصیه میشود. باید از تماس با پوست انسان خودداری شود. تیابندازول در حیوانات بزرگ استفاده میشود. غوطهوری در گوگرد آهکی (معمولاً دو بار در هفته) به همراه داروی ضد قارچ سیستمیک معمولاً در حیوانات کوچک مؤثر است.
پودون-ید (بتادین) و کلرهگزیدین (نولواسون)، که به صورت لوسیون و پماد در دسترس هستند، ضدعفونیکنندههای عمومی با اثر ضدقارچی هستند. محلول گوگرد آهکی و شامپوی میکونازول/ کلرهگزیدین درمانهای موضعی مؤثری برای سگها و گربهها هستند.
پاکسازی کامل محل با ضدعفونیکنندههای حاوی ید، کلر یا فنول برای جلوگیری از آلودگی فومیت ضروری است. هیپوکلریت سدیم و انیلکونازول نیز به عنوان ضدعفونیکنندههای مؤثر ضد قارچ نشان داده شدهاند. ظروف و تجهیزات با کپتان یا اسپری باغی بوردو ضدعفونی میشوند.
شناسایی ناقلین در پناهگاههای سگ و گربه میتواند با کشت برسهای موی پوشش انجام شود. لامپ وود در غربالگری جمعیت کلونیهای گربه مفید است.
جایی که M. canis تنها نگرانی است. افراد آلوده باید ایزوله و درمان شوند. حیوانات در معرض نیز به طور پیشگیرانه درمان میشوند.
واکسیناسیون موفق به طور گستردهای در دامهای اروپایی انجام میشود. یک سویه زنده ضعیف شده (T. verrucosum) به نظر میرسد که بیشترین ایمنیزایی را دارد. نه واکسنهای زنده ضعیف شده و نه محصولات کشته شده در پیشگیری از درماتوفیتوز در گربهها مؤثر نبودهاند.
قدردانی
فصل اصلی نوشته شده توسط دکتر ارنست ال. بیبرشتاین و دکتر دوایت سی. هیرش.
مطالعه بیشتر
کارتر، جی.آر.، چنگاپا، م.م. و رابرتس، آ.و. (1995). اصول میکروبیولوژی دامپزشکی: درماتوفیتوز، ویرایش 5. ویلیامز و ویلکینز.
سانگر، جی. جی. و پست، کی. دبلیو. (2005). میکروبیولوژی دامپزشکی: عوامل باکتریایی و قارچی بیماریهای حیوانات. الزویر ساندرز.